سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا

سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری(قسمت دوم)

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری

منبع: برنامه سمت خدا

در دعای جوشن صغیر می‌رسیم به این جا که می‌گوید: خدایا شکر که در دریا و طوفان گرفتار نشدم. در بیابان گرفتار نشدم. لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید: خدایا شکر مرا به نداده‌ها بیشتر از داده‌ها قرار بده.

یکی از موضوعاتی که در شکرگزاری قابل توجه است، تعبیری از امام سجاد در تحف العقول است. حضرت می‌فرماید: «سبحان من جعل الاعتراف بالعجز عن الشکر شکرا» (تحف‌العقول/ص283) شکر کامل و تام چیست؟ در روایت داریم حضرت موسی(ع) نعمت خدا را درک کرد و دید و گفت: الحمدلله! خدایا شکر. بعد متوجه شد که خود این الحمدلله و توجه به نعمت و شکرگزاری یک نعمتی است. امیرالمؤمنین فرمودند: هرکس موفق به شکر شود، باز واجب است شکرگزاری کند که خدا توفیق شکرگزاری داده است. «وجب علیه شکر ثان إذ [إذا] وفقه لشکره و هو شکر الشکر» (غررالحکم/ص278) هر نعمتی را شکر کنم، باز نعمت جدیدی است که باز شکر می‌خواهد. حضرت موسی گفت: خدایا دخیل هستم. من از شکر تو عاجز هستم. من چگونه شکر تو را به جا آورم؟

مرحوم دولابی می‌فرمودند: اگر خدا و مالک دیگری باشد، برویم از او دست و زبان و چشم و گوش و اعضا و جوارح قرض کنیم که شکر این خدا را بر جای آوریم. توفیق شکر از خداست. آن مقداری که با قرآن سر و کار داریم، با قرآن و حدیث و خدا حال می‌کنیم؟ نمی‌گویم نباشد، در جای خود خوب است. اما اینطور نباشد که برای خواندن یک دعای جوشن صغیر وقت نباشد. اینها دعاهایی است که از اهل‌بیت رسیده است. در آیات و روایات داریم که توفیق کر هم از خداست. «رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَک‏» (نمل/19) خدایا تو به من الهام کن که شکر تو را به جای آورم.

یکی از دعاهای زیبا که به زیارت امام هشتم شرفیاب می‌شویم، دعای بعد از زیارت امام رضا(ع) هست. «لَا تُحْمَدُ یَا سَیِّدِی إِلَّا بِتَوْفِیقٍ مِنْکَ یَقْتَضِی حَمْداً» (بحارالانوار/ج99/ص55) خدایا کسی نمی‌تواند حمد تو را برجای آورد، مگر اینکه خودت توفیق حمد را به او مرحمت کنی. «وَ لَا تُشْکَرُ عَلَى أَصْغَرِ مِنَّةٍ إِلَّا اسْتَوْجَبْتَ بِهَا شُکْراً» خدایا کمترین منتی که به من می‌گذاری، تو به من توفیق می‌دهی که شکر آن نعمت را به جا آورم. الهام از خداست، نعمت شکر از خداست. یادآوری‌اش از خداست، توفیق‌اش از خداست، شکر هم از خداست. ابزارش هم از خداست. حضرت موسی(ع) گفت: خدایا من عاجز هستم و اصلاً نمی‌توانم شکر تو را به جا آورم. خدا فرمود: یا موسی، الآن که به این بن بست رسیدی و فهمیدی که دعا و اجابت از تو است، و فقر خودت را فهمیدی، همین که بیچارگی و درماندگی خودت را فهمیدی، الآن شکر مرا به جا آوردی. امام سجاد(ع) فرمود: پاک و منزه است خدایی که عاجز بودن از شکر را شکر قرار داده است. همین که می‌گویی: خدایا شکر تو را چگونه به جا آورم، شکر است. سعدی می‌گوید:

بنده همان به که ز تقصیر خویش *** عذر به درگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداوندی‌اش *** کس نتواند که به جا آورد

بزرگی می‌فرماید این آیه قرآن همین مفهوم را می‌رساند. «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّه‏» (نحل/127) خدا به پیغمبر می‌فرماید: صبر کن، ولی بلافاصله می‌فرماید: صبر از خداست. ایشان می‌فرماید: این نکته را از این آیه یاد بگیریم که در همه مسائل همین گونه بگوییم. «و اشکر و لا شکرک الا بالله»، «حمد و لا حمد الا بالله»، عبادت کن، توفیق عبادت از خداست.

بزرگی می‌فرماید: انتهای عبادت این است که انسان مضطر شود و به عجز برسد. انتهای شکر این است که به بیچارگی برسد و بگوید: خدایا از شکرت عاجز هستم. انتهای معرفت این است که بگوید: خدایا، «وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِیقاً إِلَى مَعْرِفَتِکَ إِلَّا بِالْعَجْزِ» (بحارالانوار/ ج91/ص150) چه وقت ما به معرفت کامل می‌رسیم. خدا تجلی می‌کند وقتی که عاجز شویم. به عجز که رسیدی، خدا می‌گوید: خودم را نشان می‌دهم. خدایا راهی برای معرفت خود نگذاشتی، مگر اینکه عاجز شوی. علم هم همینگونه است. اقرار به جهل که می‌کنی و درمانده می‌شوی، خدا در علم را باز می‌کند. انشاءالله انتهای این راه را پیدا کنیم که در بعدی که در رحمت و شکرگزاری است، باز شود.